ممول،تنهاترین کوچولویه دنیا

یه وبلاگ کاملآ شخصی در مورد روزهای یه دختر معمولی

ممول،تنهاترین کوچولویه دنیا

یه وبلاگ کاملآ شخصی در مورد روزهای یه دختر معمولی

این وروجک کشته ما رو شب تا یه دهن گریه نکنه نمی خوابه خاله ممول هم که حتمآ باید دم دست باشه یه شبایی مثل امشب که دارم از خواب خفه میشم دلم میخواهد خودم رو از یه بلندی بندازم پائین.

بله این ایدا خانوم دختر خواهر بنده است.

عزیزترین خوبه و سلام میرسونه این وبلاگ بدون اجازه اون داره پیش میره بفهمه کشتتم.

راستی زهرا مرسی میدونم دیوانه تون کردن از بس گریه زاری کردم اما چه کنم؟

ممول

دنبال تو یه عمری بود تو اسمون میگشتم

یکی نبود بهم بگه که نابجا میگشتم

راهی شدم دوون دوون به شهر تو رسیدم

تو کوچه هاش پرسه زنون به هرجا سر کشیدم

حالا که من دربدر شهر تو ام کو به کو

قصه تنهایی من رو میدونی مو به مو

محض خدا پشت سر من همه جا بد نگو

بد نگو نگو نگو نگو

من عزیزترین رو با همه وجود دوست دارم.

دیروزتون چطور گذشت اصلآ یادم رفت بهتون بگم ولنتاینتون مبارک. دیشب شب باحالی بود با داداش عزیزترین رفتیم شام خوردیم بعد هم رفتیم یه جایه خیلی باحال قلیون کشیدیم شک دارم اما اینجور که از شواهد بر می اید دیشب مهمون عزیزترین بودیم . اما شبش یه استرس بد بهم وارد شد امدم خونه هرچی زنگ زدم موبایلش رو سایلنت بود تا صبح هزار و یک فکر کردم اما صبح زنگ زد گفت ساعت ۱۰:۱۵ خوابیده چقدر دلم واسش تنگ شده دلم می خواهد با تمام وجود بوش کنم لمسش کنم نمی دونید وقتی دست میکشم به پوست تنش چه طوری میشم عین یهجور تشنج دوست داشتنی انگار بهت یه دفعه تو اوج ناامیدی یه خبر خوب بدن. اگه دانشگاه قبول بشم همه چیز عالی میشه انشاالله که خدا هم کمک میکنه این اتفاق می افته واسم دعا کنید.

ممول

اگه همینجوری کامنتهام خالی بمونه دیگه نمی یام عصبی شدم. چرا دوستم ندارین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

اب پاکی ریخته شد رو دستم.

من لایق زندگی با عزیزترین نیستم.خودش میگه. به نظرتون درسته؟ من فقط به خاطر ظاهرم که چندان خوب نیست لایق زندگی باهاش نیستمنیستم دیگه.

دیشب رفته نذری داده دختر خاله مبارک خوشگلشون هم باهاش بوده دخترتون نمیخواهد شوهر کنه؟ پسرتون نمی خواهد زن بگیره؟ دختر خاله خوشگل قد بلند خوش هیکل همه چیز تمامشون. خــــــــــــــــــــــــــــدا اخه من برم به کی بگم؟

ممول

پ.ن: یادم رفت بگم از سر کار داشتم برمی گشتم تو کوچه یه موتوریه از کنارم رد شد کیفم رو کشید برگشتم اونی که عقب نشسته بود انچنان گذاشت تو گوشم که برق از سرم پرید اینقد صورتم درد میکنه که خدا میدونه. به عزیزترین میگم اینجوری شده میگه صورتت کبوده؟ میگم نه. میگه خاک تو سرش چه بی عرضه بوده عیب نداره دیگه چه خبر؟

خبری نیست همچنان دعام کنید لطفآ

ممول

این بیخبری این بلاتکلیفی دیگه یواش یواش داره از راه اعتدال خارجم میکنه. نمی دونم این وری هستم یا اون وری تو رو خدا جون جدتون واسم دعا کنید دانشگاه قبول بشم دارم هلاک میشم واسه یه زندگیه سخت دانشجویی.

البته به پول دانشگاه فکر میکنم به پول خونه و بعد میزنه به سرم خل خلکتر از الان میشم.

وای اینقدر دلم می خواهد الان به عزیزترین زنگ بزنم و یکمی بحرفیم اما حیف که خوابه اشگه هم نباشه چون گفته می خواهد بخوابه جرئت نمی کنم بزنگم در ضمن موبایل با اجازتون قطع می باشد به علت بدهی.

واسم دعا کنید.

ممول

عاشورا تاسوئا رو تسلیت میگم.

چرا دیگه کسی بهم سر نمی زنه؟

چشم نکنم خودم رو حالم(یا بهتر بگم حالمون)خوبه.

ممول

پ.ن بی ربط:

نمیدونم که تو رو نفرین کنم یا این دلم؟

نمیدونم که تو حل مشکلی یا مشکلم؟

فرزین خیلی از وقتا بهم خیلی شدید حال میده

بی شعله خواستن من اجاق سردم

اگه عاشقی درده من عاشق دردم

ای عشق نهان سوز از خود به درم کن

ای شعله سرکش از بد بدترم کن

در خویش نظر کردم

دل خواب و خبر کردم

از صافی گذر کردم

سوی عشق سفر کردم

من سوختن و دوست دارم

افروختن و دوست دارم

در مکتب دل باختن

اموختن و دوست دارم

 

 

 

سلام

دوستت دارم از ته ته ته ته تــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه

قلبم بابایی جونم.

ممول