ممول،تنهاترین کوچولویه دنیا

یه وبلاگ کاملآ شخصی در مورد روزهای یه دختر معمولی

ممول،تنهاترین کوچولویه دنیا

یه وبلاگ کاملآ شخصی در مورد روزهای یه دختر معمولی

سلام

کار هر شب من قبل از خواب شده فال گرفتن واسه اینکه تو برمیگردی یا نه همش میگه برمیگردی کاش درست بگه دوستت دارم.

ممول

سلام

دل من

دل من تنها بود
دل من هرزه نبود
دل من عادت داشت
که بماند یک جا
به کجا؟
معلوم است
به در خانه ی تو
دل من عادت داشت
که بماند آن جا
پشت یک پرده تور
که تو هرروز آن را
به کناری بزنی
دل من ساکن دیوارو دری
که تو هرروز از آن می گذری
دل من ساکن دستان تو بود
دل من گوشه یک باغچه بود
که تو هرروز به آن می نگری
دل من رادیدی؟

بهم سر نمیزنید ها تو این وضعیت شما هم تنهام گذاشتید؟

ممول

سلام

رسواترین عشق

نگاهی میکنیم و

مگه عاشق ندیدی تو

یا شاید دیدییو

رسواترین عاشق ندیدی تو

یا ما مجنونیم و خونه خرابی عالمی داره

یا عشقت مونده و دست از سر ما برنمی داره

خداییش فرقیم انگار نداره

یا اگه داره دل رسوایه ما بند کرده و بازم گرفتاره

الهی دلخوشی باشه پناهت

گلایه رازقی تنپوش راهت

الهی خوش خبر باشه قناری

بخونه تا خروس خون چشم به راهت

صفایه دیدنت ای قصیه نور

من و باخود ببر تا اخر دور

گلایه پیرهنت یاس و اقاقی

بمونم منتظر تا قصه باقی

هنوز نتونستم فکرش رو از سرم به در کنم با این همه مشکل با این همه دلمشغولیهایی که دارم هنوز هم وقت و بی وقت به فکرشم دلم براش تنگ شده. کاش برگرده ای کاش.

ممول

از اینا ملوستر تو زندگیم سراغ ندارم.

ممول