ممول،تنهاترین کوچولویه دنیا

یه وبلاگ کاملآ شخصی در مورد روزهای یه دختر معمولی

ممول،تنهاترین کوچولویه دنیا

یه وبلاگ کاملآ شخصی در مورد روزهای یه دختر معمولی

خواب سبــز رازقی باش

عاشق همیشگی باش

خسته ام از تلخی شب

تو طلوع زندگـــــی باش

امروز از صبح دلم هواش رو کرده یادش تو این خونه راحتم نمیگذاره همه جا هست تو اتاق تو حمام تو اشپزخونه رو همه مبلها نشسته پشت میز باهام غذا میخوره روبه تلوزیون به فیلمهایه کمدی مزخرف mbc2 میخنده. میگردم میبینمش اما عین دود تو هواست نه بیشتر فقط میشه حسش کرد نمیشه تو دست گرفتش نمیشه لمسش کرد.

خواستم زیر پیراهنش رو بندازم بیرون نتونستم نتونستم.

نمیخواهم عذاب بکشه و از همه مهمتر نمیخواهم خودم خورد بشم اما میدونم که یه همچین حالتهایی رو هر از چندگاهی باید پذیرا باشم جنگیدن باهاشون هم بدتر فاصله هاشون رو کمتر میکنه.

عادت میکنم میدونم، عادت میکنم. یعنی راستش رو بخواهید راه دیگه ای نیست.

لرزش دستام بهم میفهمونه هنوز ضعیفم خیلی زیاد حتی تو ایم مواقع سیگار رو هم به سختی دستام تحمل میکنه اما مثل یه تلقین مسخره وقتی سیگار میکشم تو همون چند دقیقه به هیچی فکر نمیکنم ارومم میکنه. یادمه یه موقعی چقدر بدم مییومد از این جمله که سیگار ارومم میکنه واسه همین میکشم اما الان خودم از همین جمله استفاده میکنم. قدر عوض شدم بچه ها؟!!!! خیلی زیاد هیچی تقریبآ از اون معیارهایه قبلی واسم نمونده هیچی تعجب میکنم که یه کارهایی رو چقدر بد میدونستم ولی حالا نه واسم مهم نیست که بهشون عمل کنم.

ممول

نظرات 7 + ارسال نظر
سمیرا شنبه 21 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 04:05 ب.ظ http://paradisee.blogsky.com

سلام دوست من..
وبلاگ زیبایی دارید...
خوب هم مینویسید..
خوشحال میشم به منم سر بزنید
براتون آرزوی موفقیت می کنم.
یا حق

شبگرد دلشکسته شنبه 21 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 07:50 ب.ظ

فعلاً بذار مشکل اولت حل بشه برای ترک سیگارت هم یه فکری می کنیم!

:)) خیلی باحالی بابا من اینجا دارم هلاک میشم میخواهی یه فکری واسه سیگار کشیدنم بکنی؟؟!!!! درضمن میدونی که ترک سیگار موجب مرض است؟ بنابراین از من یکی انتظاری نداشته باش.D:
memol

فرزاد یکشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 01:06 ق.ظ http://www.difnews.blogsky.com

سلام دوست عزیز وبلاگ زیبایی داری و شعر زیبا تر با آرزوی شادی و موفقیت برای شما

Gh یکشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 02:07 ق.ظ

شرمنده هر از گاهی من اینجا میام میرم بالا منبر طومار تحویلت میدم!
ولی ایندفه فرق می کنه... می خوام بگم که حق با توه...
این چیزا تحملش آسون نیست... اصلا زندگی آسون نیست... هیچ وقت نبوده... بشر صدها ساله می خواد زندگی رو ساده کنه...ولی با رفع یه مشکل... مشکلات دیگه قد علم میکنن و همیشه آدم به نوعی تو چالش بوده...
شنیدی میگن درد بی دردی علاجش آتش است؟... حالا تو چیزایی رو دیدی و حس کردی که یه سریا نکردن...
این چاله چوله های زندگی کم چیزایی نیستن... میدونم که خودتم خوب میدونی اینو حالا... برای همینه که آدما عوض میشن... دیدشون... روحیاتشون... عقایدشون... اگر قرار بود هممون مثل اول بمونیم که از نوزادی خارج نمی شدیم!
دنیا به کسی وفا نمیکنه... اینو راحت میشه فهمید...
ببین مردم چقدر مسخره میمیرن...
بچه ها تو آفریقا...
جنگ...
حوادث...
دنیا به همین مزخرفیه...
حالا من و تو میدونیم که تو این دنیا کسی واسمون فرش قرمز پهن نکرده... اگر زندگی رو انتخاب میکنی باید بتونی وایسی و بجنگی...
منم تو بچگی تفکرم خیلی فانتزی و کادوپیچ شده و تر و تمیز بود... ولی سرزمین رویاهامون واقعا تو عمل هم جواب میده؟... من که فکر نمیکنم...
من باشم میگم زیاد مته به خشخاش نذار...
خیالی نیست... نترس از فرقی که کردی...
فکر میکنی سیگار آرومت میکنه؟...خوب بکش... سیگار بکش و آروم شو...
دست منم میلرزه... منم ضعیفم... تا جایی که بتونم وا میستم و زندگیمو میکنم... تا جایی که امکانشو داشته باشم خوش می گذرونم و عشق میکنم... مشکلات هم روش!... هیچ چیز مجانی نیست که خوشی و زندگی بخواد باشه...
من حتی تو دلتنگیام هم حال میکنم!...شعر میگم... ساز میزنم... افسردگیهام هم برام قشنگه... زندگیمو از یکنواختی خارج میکنه... مکث می کنم... فکر میکنم... انگار دنیا هم با من می ایسته... و لذت میبرم...
می خوام بگم تو انسانی...
انسان خیلی شکنندست...
حق من و توست که ضعیف باشیم...
دستمون بلرزه...
سیگار بکشیم...
یا گریه کنیم...
چون آدمیم...
و زندگی سخته...
.
.
.
نفس بکش...
شرمنده مزاحم شدم...

گیر کردهء باغ ناجنون یا همون حیرت ز یکشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 03:33 ق.ظ

سلام ممول عزیز
حالت هر روز بهترتره و من از این بابت خوشحالم.
آدم به اندازهء تمام انرژی های عالم ، توانایی داره خانومم!
فقط یه تمرکز تمام معنا در تصویر آزادی و چشیدن طعم رهایی،می تونه شما رو بی محابا ،وارد خلصهء توانایی کنه .
این قدرت اصلا آستانه یا حریمی نداره وگاهاْ با جیزای دیگه
به اشتباه گرفته می شه.
الان شما تو همون شرایط هستین!
باید مواظب باشی که دچارش نشی!
هیچ کسی در مورد دیگری ،نمی تونه به شکل خاص و مطلق،تعریفی داشته باشه . فقط شخص خودش که می تونه خودشو کامل تحلیل کنه .مثه خدا.
همونطور که رویای اون الان اصلا برای شما زیبا نیست و بالعکس.
عشق هم به همین نسبیت و به همین راحتی نفی می شه !
ای ووووووووووو ! اینجا کجا بودنده؟
و به همین راحتی ! نقطه سر خط!
راستی یه توضیح ،ضروری هستش و اون اینه که :
دامن عشق زمینی است ،که در این رهگذر، اینطور جر خورده و
پاره پوره شده !خدا نکرده به قاموس عشق لاهوتی جسارت تلقی نشه که هموست که می ماند،می داند ،می نازد و لایق
بلا منازعهء عشق است .
ما رو چه به دسترسی عشق ملکوتی اش.
عزیز من!
ماها سرگرمی می سازیم ،چون داغون همون سرکشی هستیم و محکوم به انسان بودن.
آدم بی نوا در داستان اسلام در کنار حوا....
مریم مسیح و ...
عیسی بن مریم و .....
ابراهیم و ....
موسی و ....
میبینی ! تا بوده ،همین بوده .
حالا بیا تا لیلی و مجنون و ....
ما بخشی از اون بی کران هستیم و این حادثه ها تازگی نداره و
نخواهد داشت.چون فقط بخشی از او هستیم .ما کامل نیستیم.
تو رو به خدا ، اینهمه به خودت زجر نده!
نمی دونی جرا؟ آخه
:من کم تحملم.... (شوخی هم داریم )
سرت رو در نیارم عزیز:
از زندگیت به نفع دیدن در آرامش و شناخت عظمت خدا استفاده کن .
تو الان داری مبارزه می کنی و زندگی جنگ نیست .گر چه دست کمی از میدان جنگ نداره که اونهم به دلیل وجود همین
نسبیتهاست.ولی قرار بر بی قراری نذار!
وقتی چشمانم به او خیره شد،دیگر هیچ جنبنده ای برایم جنبشی نداشت .
نمی شود شرح داد ،باید کشید،تصویر کردو از اینجاست که ون گوگ ،همیشه می ماند .
درود به همه ء ایرونیها
همه غیر ایرونیها
همه زمینیها
آسمونیها
کاش اینهمه دروغ نبود
کاش همه می دیدند که روزی می میرن
کاش او ن هم می دید
آسمونیها
همه زمینیها
همه غیر ایرونیها
درود به همه ، شماها
اینجا رو دیگه بد نیومده :فتبارک الله احسن الخالقین
همهء دینهای عالم خوبن.این آدمان که همونجوری که اونو آوردن،همونجوری بهش گند می زنند.
ای ذلیل بشین ظالمای عالم که مرگتون رسیده و هیچ نفهمیدین.ای خاک به سر خاک بر سرتون کردن که مردم رو به
این روز در آوردین.برید گم شید.
ممول عزیز ! زدمشون حسابی .آخه دلم خنک شد!
آرزو می کنم که خدا بهت کمک کنه تا ببینی که کسی جز تو و
مسیری جز مسیر حقیقت نمی تونه کمکت کنه.
ولی زیادنمونده.مطمءن باش!
بدرود دوست من.
دمت گرم مهران مدیری.
ای ووووووووووووووووووووو !
اینجا کجا بودنده ه...



[ بدون نام ] یکشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 12:03 ب.ظ

سلام خیلی ممنو از اینکه سر زدید وبلاگتون رو خوندم خیلی جالب نوشته بودید البته تا اخرش رو نخوندم همین چند پست رو .
در مورد نظرتون خوب زیاد شنیده میشه که اون دوران یه قولهایی به مردم داده شده .اخه جالبش اینه که هیچ وقت سخنان اقای خمینی رو به طور کامل پخش نکردند شنیدم که توی اون سخنرانی ها به مردم خیای قولها داده شده

خوب دیگه الان به جرم دخالت در سیاست کشور میاند میگرندمون بی خیال سیاست بشیم
اگه ممکنه یه کم از خودتون بیشتر بنویسید ممنون میشم بای

شبگرد کوچه ها دوشنبه 23 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 09:26 ق.ظ http://www.warjawand.blogfa.com/

سلام ممول جون
خوبی ؟ می بینم که بدجوری با خودت درگیری . امیدوارم که هرچه زودتر از این حال بیای بیرون.
زندگی رو سخت نگیر . خوب بد و خوب و ما تعریف می کنیم پس مطلق نیست .
امیدوارم همیشه خوب و خوش باشی .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد