یه صدای قیژ و بعد من که احساس کردم پرت شدم.
صدای ادمهای دور و برم و من که از ترس انچنان چشمهام رو بستم که دلم نمیخواد بفهمم چی شده.
من که با یه تو گوشی برمیگردم همینجا رو زمین.
خانمی که میگه خدا رو شکر چیزیت نشده. جاییت درد میکنه؟
من که حس میکنم تمام تنم یه گلوله اتیش و از درد دارم میمیرم. جواب میدم نه مرسی.
من که در حسرت مردن به یه چکاب ساده میخندم راننده موتور که داره سکته میکنه من چیزیم شده باشه.
و من که اصلآ شکر نمیکنم که نمردم.
میدونی اینا همش به خاطر تو ه اگه بمیرم چقدر دوستم داری؟
بمیرم و از زندگیت گم شم بیرون ها؟ چطوره؟ خیلی باحاله نه؟ یه دفعه بامـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــبـــــــــــــــــب و من دیگه نباشم که به قول خودت موهات رو سفید کنم. ها نظرت چیه؟
از زندگی و هرچیزی که توشه متنفرم.
ممول
امروز به همین فکر میکردم . اگه بمیرم چقدر ناراحت میشه ؟
شاید یکم و بعد فراموش میکنه . اصلا اگر بفهمه !
سلام دوست عزیز
وبلاگ قشنگی داری
وقت داشتی به ما هم یه سری بزن
HTTP://FASHISTZ.BLOGSKY.COM
صلام!
من هم متنفرم از این زندگی لعنتی ولی دیگه به اینقدر نا شکری نمیکنم...!!