ممول،تنهاترین کوچولویه دنیا

یه وبلاگ کاملآ شخصی در مورد روزهای یه دختر معمولی

ممول،تنهاترین کوچولویه دنیا

یه وبلاگ کاملآ شخصی در مورد روزهای یه دختر معمولی

اون اغوش پر از محبت به روم بسته شده.

امشب دوست دختر جدید تو بغلش میخوابه، امشب همه چیزهایی که یه موقعی مال من بود نصیب اون میشه، امشب شب عذاداریه عشق منه، امشب کاش زود زود صبح بشه خیلی زودتر از اونی که اونا انتظارش رو دارن دقیقآ مثل شبایی که من باهاش بودم و هنوز چشم بهم نگذاشته سحر میشد و روز خداحافظی نزدیک و نزدیکتر.

خدایا من از خودت می خوامش.

یا علی(ع) بهم عزیزترین رو عیدی بده تو رو فاطمه زهرا(س) قسم و به عشق پاکتون.

عید غدیر مبارک گرچه هیچکس به من هیچی نگفت.

ممول

نظرات 3 + ارسال نظر
نیما چهارشنبه 28 دی‌ماه سال 1384 ساعت 11:31 ب.ظ http://loverkid.blogsky.com

سلام
خوبی شما؟؟
چی میگم من ...! چرا اینجوری شده ...
انگار قضیه خیلی جدیه ...
مشکل کجاست ؟؟

عیدت مبارک

من آپ هستم
به من سر بزن
باشی...

زهرا پنج‌شنبه 29 دی‌ماه سال 1384 ساعت 11:23 ب.ظ

خودم امشب حالم خوب نیست حرفایه تو خراب خرابم کرد بیا تو وبلاگ خودت می فهمی فقط می تونم بگم هر چی خیره پیش میاد ممول من رو ببخش که نمی تونم درکت کنم متاسفم

مریم سه‌شنبه 13 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 01:27 ب.ظ

سلام ممول عزیزم خواهر نانازم ... خیلی خوش آمدی به ایران
من واقعا سراپا انتظارم تا ببینمت ...بیای اصفهان ... راستی چرا اینقدر دیر آپ می کنی ... شرمنده من همان مریم هستم ... فقط ترجیح دادم کمی سرم را خلوت کنم ... ولی فکر کنم تو همان ممول خوب و دوست داشتنی گذشته باشی ... اصفهان و خاطره هاش دیگه داره کم کم تمام می شه ... یادت نره بیای ... می دونم می ایی ... منتظرم ...
وقتی دلت تنگ شد ... وقتی چشمهات تر شد ... وقتی دیگه نبود کسی ... امید یا یک هم نفسی ... بدون کسی هست اینجا ... کسی که تو براش بهترین کسی ...
مریم ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد