ممول،تنهاترین کوچولویه دنیا

یه وبلاگ کاملآ شخصی در مورد روزهای یه دختر معمولی

ممول،تنهاترین کوچولویه دنیا

یه وبلاگ کاملآ شخصی در مورد روزهای یه دختر معمولی

سلام

و من اندیشه کنان غرق این پندارم

که چرا باغچه کوچک ما

سیب نداشت

خدا خوشگل آفریده بودمون بد نمیشد. حالا عزیزترین پیشم بود.

ممول مخفف اسمی نیست.

ممول که خیلی گیج شده

پ.ن: اینم شعر کاملش واسه شما.

تو به من خندیدی

و نمی دانستی

من به چه دلهره

از باغچه همسایه

سیب را دزدیدم.

باغبان از پی من تند دوید

سیب را دیت تو دید

غضب الوده به من کرد نگاه

سیب دندان زده از دست تو

افتاد به خاک

و تو رفتی و هنوز

سالهاست خش خش

گام تو تکرار کنان

میدهد ازارم

و من اندیشه کنان

غرق این پندارم

که چرا باغچه کوچک ما

سیب نداشت.

نظرات 1 + ارسال نظر
من دوشنبه 12 دی‌ماه سال 1384 ساعت 10:09 ب.ظ http://pardismadhouse.blogsky.com

کاش شعر کاملشو میذاشتی بیشتر فاز می داد!
اوهوم.. ملتفت شدم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد