ممول،تنهاترین کوچولویه دنیا

یه وبلاگ کاملآ شخصی در مورد روزهای یه دختر معمولی

ممول،تنهاترین کوچولویه دنیا

یه وبلاگ کاملآ شخصی در مورد روزهای یه دختر معمولی

سلام

اینجا شدیدآ داره بارون میاد جر جر پشت خونه هاجر. همیشه خدا از خیس شدت زیر بارون لذت بردم حتی وقتی که احساس کنم از بس بارون خورده به تنم تمام زندگیم خیس شده از لباسهای رو تا لباسهای زیر حتی وقتی که احساس کنم دیگه از سرما و خیسی دارم حس دست و پام رو از دست میدم مثل امروز.

امروز از بس خیس شده بودم دیگه نمیتونستم تاکسی سوار شم مجبور شدم یه جورایی تا اونجایی که میتونستم پیاده بیام. اما آی حال داد جاتون شدیدآ خالی بود. بعد هم که امدم خونه مامانم به جای اینکه بگه وای خیس شدی الان سرما میخوری کلی قهر کرد که چرا دیر امدی الهی بمیری. بعد هم رتم یه حمام داغ گرفتم وو گفتم ....لق این دنیا.

یه سیگار کشیدم به عزیزترین زنگ زدم الان هم که دارم اینا رو مینویسم دارم از خواب هلاک میشم یکی نفهمه میگه اگه امشب نمینوشتم میمردم؟ خوب برم بگیرم بخوابم.

باشه حالا که اسرار میکنید میرم میگیرم میخوابم فقط یادم باشه سر فرصت بگم دیشب چه خوابی دیدم.

ممول غمگیترین کوچولوی خیس دنیا

نظرات 1 + ارسال نظر
مریم دوشنبه 23 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 12:36 ق.ظ http://eghlima.blogsky.com

سلام !شماکجاهستی که اینقدر بارون آمده؟ مااینجاهنوزکمی گرممان است.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد