ممول،تنهاترین کوچولویه دنیا

یه وبلاگ کاملآ شخصی در مورد روزهای یه دختر معمولی

ممول،تنهاترین کوچولویه دنیا

یه وبلاگ کاملآ شخصی در مورد روزهای یه دختر معمولی

سلام

دستم به دامانت

نه وصلت دیده بودم کاشکی گل نه هجرانت

که جانم در جوانی سوخت ای جانم به قربانت

تحمل گفتی و من هم که کردم سالها٬اما

چقدر اخر تحمل بلکه یادت رفته پیمانت؟

چو بلبل نغمه خوانم تا تو چون گل پاکدامنی

حذر از خار دامنگیر کن دستم به دامانت

تمنای وصالم نیست عشق من مگیر از من

بدردت خو گرفتم نیستم در بند درمانت

امید خسته ام تا چند گیرد با اجل کشتی

بمیرم یا بمانم پادشاها چیست فرمانت؟

چه شبهایی که چون سایه خزیدم پای قصر تو

بامیدی که مهتاب رخت بینم در ایوانت

به گردنبند٬لعلی داشتی چون چشم من خونین

نباشد خون مظلومان ٬که میگیرد گریبانت

اینو از یه وبلاگ جدید پیدا کردم خیلی باحال بود نوشتمش اینجا.

ممول 

نظرات 5 + ارسال نظر
splendid سه‌شنبه 2 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 04:47 ب.ظ http://splendid.blogsky

خواهش میکنم٬اگه باز از این شعرا میخوایی ما در خدمتیم

[ بدون نام ] سه‌شنبه 2 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 07:55 ب.ظ

سلام

مزدک سه‌شنبه 2 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 08:14 ب.ظ http://narvan26.blogfa.com

فقط خواهش می کنم برام کامنت بذار.
دارم از پا می افتم ...

توت کوچولو شنبه 6 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 05:47 ق.ظ http://darkscare.blogsky.com

سلااااااااااااااااام ممول جونم!

آپم!!

روز پدر رو به بابا جون جوووووووووووووونت تربیک میگم!

بوس بوس بای

ملیکا شنبه 6 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:23 ب.ظ http://gijmangooli.com

به نظرم قبلا کامنت دونیت این شکلی نبود چقدر خوشگل شده!شعر هم خیلی خوشگل بود مرسی! دلم برات تنگ شده بود .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد