دیگه دارم خسته میشم دیگه دارم میارم بالا دیگه داره حالم از این وضعی که دارم بهم میخوره چقدر دلم میخواست این جرعت رو داشتم که شیر گاز رو باز میکردم و میخوابیدم چقدر دلم میخواست میتونستم رگم رو بزنم و راحت بشم یا یه مشت قرص بخورم و از این وضعیت خلاص بشم دیگه خسته شدم دیگه بریدم دیگه نمیتونم جدی میگم کم اوردم شدید خیلی شدیدتر از دفعه های قبل این کم محلیهاش این بیتفاوتیهاش این فحشهایی که میخورم بی دلیل فقط به خاطر اینکه دلم میخواهد یکم بیشتر باهاش حرف بزنم داره دیوونم میکنه. نه می تونم ببرم نه دیگه میتونم ادامه بدم به خدا خسته شدم.
خدا اگه صدام رو میشنوی جواب بده دارم عذاب میکشم این عذاب از عذاب جهنم بدتره به خودت قسم بدتره چرا نمیشه چرا هرکاری میکن نمی شه دیگه خسته شدم بهم صبر بده مثل زهرا بهم صبر بده.
ممول
سلام
خیلی کوچکتر از اون هستم که بزرگ تر از خودم رو نصیحت کنم
فقط کاری کن که می دونی درسته و اونی رو درست بدون که فقط خودت فکر می کنی درسته