خوابیدم و خواب دیدم که مریم داره با من دعوا میکنه و شدیدآ من و میزنه که حتی حق نداری به عزیزترین فکر کنی و من فقط گریه می کردم و از همش بدتر این بود که تو ایستاده بودی و با چشم هایه پر اشک نگاهمون میکردی انگتر میخواستی کاری کنی ولی نمیشه.

دوستت دارم عزیزم خیلی زیاد با اینکه دیشب خیلی عصبی شدم اما خوشحالم که دیدمت خیلی خوشحالم.

ممول