سلام

به عنوان یه کارگر باکلاس با ناخن هایه لاک زده و کلی اهن و تلپ امروز به شغل شریف بادام چینی مشغول شدم کلی حال داد خوش گذشت بعد مدتها.

با پریسا و ایدا و مامان و بابا یه پری رفتیم باغ پری اینا. اینقدر من دری وری گفتم و خندوندمشون که دیگه اخرش بهم رسمآ گفتن خفه شم وگرنه پرتم میکنن تو چاه چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چون دلشون درد گرفته بود.

یه کمی هم شیطونی کردیم باز از عرقهایه نازنین اقا محمد خوردیم و به روح باباش صلوات فرستادیم که اینقدر عرقهاش با حاله.

الان تو یه بی خبری و گیجی و قاطی پاطیه خاصی هستم. خره یادتم ها حواسم هست توپ توپم اما حواسم به تو هست.

خودمونیم این معین هم عجب صدایی داره ها حال میده بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد رقم.

ممول

پ.ن: ببخشید این روزا انگار جدی کنترل کردن خودم یه کم سخت شده نمیدونم این همه مستی بد نیست؟ فقط میدونم وقتی از دنیا دیگه هیچی نمیفهمم جز اینکه چقدر تو رو دوست دارم و اصلآ به رفتنت فکر نمیکنم خیلی راحتم.